The Quarry
از جایی که Until Dawn متوقف شد شروع میکند و گروه دیگری از نوجوانان با شخصیت را معرفی میکند که باید سعی کنید آنها را زنده نگه دارید.
چه اتفاقی میافتد وقتی یک دسته از نوجوانان را میگیرید، آنها را به تنهایی در وسط جنگل رها میکنید و چیزی جز هشدار برایشان باقی نمیگذارید که فقط التماس میکنند که نادیده گرفته شوند؟ «هیچ چیز خوبی نیست»، اما دقیقاً به همین دلیل است که ما اینجا هستیم. این تنظیمات شیطانی جذاب برای The Quarry، جانشین معنوی بازیهای Supermassive برای بازی Until Dawn است. پس از پرداختن به داستانهای کوتاهتر با مجموعههای The Dark Pictures Anthology، The Quarry میبیند که استودیو با یک بازی ترسناک ۱۰ ساعته جدید به ریشههای خود باز میگردد که دقیقاً به فرمول استقبالشدهای که Until Dawn را به چنین موفقیتی خیرهکننده تبدیل کرد، پایبند است.
پس از یک مقدمه مرموز و ناراحت کننده، اولین اقدام The Quarry در آخرین روز اردوی تابستانی آغاز می شود. با فرستادن همه بچه ها به خانه، فقط مشاوران و صاحب کمپ باقی مانده اند. او نگران است که همه در اسرع وقت آنجا را ترک کنند، که بلافاصله چند پرچم قرمز به زمین پرتاب میکند ، اما وقتی مینی ون آنها شروع به کار نمی کند، مشاوران مجبور می شوند یک شب دیگر را با هم بگذرانند. از آنجایی که نوجوان هستند، این ایده بزرگ به ذهنشان خطور میکند که صبحها قبل از رفتن به خانه آخرین مهمانی را برگزار کنند. بدون آسیب، بدون خطا، درست است؟ بدیهی است که همه چیز کاملاً طبق برنامه پیش نمی رود – و نه فقط به این دلیل که نوشیدن مشروبات الکلی به سختی به دست می آید – بنابراین شما شب را در حال تغییر بین کنترل همه 9 مشاور در حالی که تلاش می کنند شب را در برابر تهدیدهای پیش بینی نشده متعدد زنده بمانند، سپری می کنید.
پرداختن به جزئیات بیشتر به قلمرو اسپویل تجاوز می کند و بخشی از جذابیت The Quarry از کشف اسرار فریبنده آن ناشی می شود. نکات نسبتاً واضحی در اوایل وجود دارد که باید به شما ایده خوبی از آنچه در برابر آن خواهید داشت می دهد، اما همه چیز همیشه آنطور که به نظر می رسد نیست، و مکاشفات تا آخرین لحظات ادامه دارد .
یکی از چیزهایی که مسلم است احترام Supermassive به فیلم های ترسناک است. The Quarry تأثیرات خود را روی آستین خود می پوشاند، با عناصر مختلف طراحی آن که برخی از بهترین های این ژانر را تداعی می کند. محیط کمپ تابستانی به وضوح از مواردی مانند جمعه سیزدهم و Sleepaway Camp الهام گرفته شده است . اگرچه هرچه در مورد دومی کمتر گفته شود، بهتر است. خودآگاهی آن یادآور فرنچایز Scream است، و همچنین کنایههایی از فیلمهایی مانند The Texas Chainsaw Massacre و The Hills Have Eyes و غیره وجود دارد. حتی انتخاب بازیگران نیز منعکس کننده این محبت است، با نقش های مکمل برای چندین بازیگر اصلی ترسناک مانند دیوید آرکت، لین شای، لنس هنریکسن و تد ریمی. با برانگیختن این اشتیاق غیرقابل انکار، فضایی از اعتماد به نفس در اطراف The Quarry وجود دارد که به شما اطمینان می دهد که در داستان مناسبی برای یک تجربه ترسناک اساسی نوجوانان هستید .
فیلمبرداری آن اغلب خیره کننده است و به طور موثر مه خزنده در جنگل یا انعکاس ماه را در سطح دریاچه به تصویر می کشد. همچنین دائماً با کنتراست بین روشنایی و تاریکی بازی می کند و اجازه می دهد شگفتی ها از سایه ها در زمانی که انتظارش را ندارید ظاهر شوند. کار دوربین نیز بسیار بهبود یافته است، و از طریق کلوزآپ های ظالمانه و لحظاتی که دوربین معلق می شود، تعلیق ایجاد می کند و شخصیت های خود را طوری قاب می کند که انگار یک استالکر نادیده پشت لنز است.
گروه مشاوران قابل بازی طیفی از کهن الگوهای ژانر آشنا را اجرا می کنند. جیکوب جوک پرهیاهو، دیلن بازیکن عجیب و غریب عاقلانه، و ابیگیل هنرمند بی دست و پا اجتماعی , چند بازیگر این بازی هستند. آنها گاهی اوقات می توانند به قلمرو کاریکاتوری دست درازی کنند، اما درست مانند Until Dawn، The Quarry موفق می شود زمانی که از سطح خارج می شود، انتظارات را زیر و رو کند. بازیگران گروه نیز عالی هستند، با تعداد زیادی اجراهای قوی که هر مشاور را زنده می کند. فناوری چشمگیر نقش مهمی در این امر ایفا می کند و برخی از واقعی ترین چهره های متحرک را در بازی ارائه می دهد. ترس در چشمان یک شخصیت قابل لمس است، و شما همچنین متوجه خواهید شد که آنها در حال معاشقه هستند از طریق تغییرات ظریف در بیان. این به بازیگران اجازه می دهد تا احساسات مختلف را بدون نیاز به گفتن یک کلمه منتقل کنند.
البته، اگر از یک شخصیت خوشتان نمیاد، همیشه می توانید از اطمینان از مرگ نهایی او لذت ببرید. The Quarry بر اساس انتخاب و پیامدها ساخته شده است. در تمام طول بازی شما مجبور هستید تصمیماتی بگیرید که اتفاقاتی را که برای هر شخصیت رخ می دهد شکل می دهد، چه بین دو گزینه دیالوگ انتخاب کنید، چه مسیری را انتخاب کنید، کارتهای خود را درست بازی کنید و میتوانید ببینید که همه در شب زنده میمانند، یا بهطور فاجعهبار شکست میخورند که تا طلوع خورشید هیچکس زنده نمیماند. گاهی اوقات ممکن است این انتخابها تا چند ساعت بعد بیاهمیت به نظر برسند – مانند انتخاب کردن یا ترک چند آتشبازی – در حالی که در مواقع دیگر میتوانند مستقیماً سرنوشت یک شخصیت را تعیین کنند.
برای اینکه شما بتوانید تصمیمات منطقیتری بگیرید، بازی از کالکتیبلهایش کمک گرفته تا بتواند کمی شما را در جریان گرفتن تصمیمات و انتخابهای لحظهایتان راهنمایی کند. در جهان The Quarry، چندین کارت تاروت پنهان شده که آنها به یک پیر زن مرموز تعلق دارند. با رساندن این کارتها در پایان هر فصل بازی به دست پیر زن، او تکهای از اتفاقات ترسناکی که ممکن است برای کاراکترها رخ دهند را به شما نشان میدهد و به نوعی سعی میکند جلوی کشته شدن برخی از کاراکترها را بگیرد.
اینکه شما بتوانید تصمیمات منطقیتری بگیرید، بازی از کالکتیبلهایش کمک گرفته تا بتواند کمی شما را در جریان گرفتن تصمیمات و انتخابهای لحظهایتان راهنمایی کند. در جهان The Quarry، چندین کارت تاروت پنهان شده که آنها به یک پیر زن مرموز تعلق دارند. با رساندن این کارتها در پایان هر فصل بازی به دست پیر زن، او تکهای از اتفاقات ترسناکی که ممکن است برای کاراکترها رخ دهند را به شما نشان میدهد و به نوعی سعی میکند جلوی کشته شدن برخی از کاراکترها را بگیرد.
بنابراین، بازی در ازای گشت و گذار در محیط پاداش خوبی برای شما در نظر گرفته و همچنین با این کار، مانع از این شده که کالکتیبلهای بازی حکم یک سری آیتم منفعل و بیاستفاده را پیدا کنند. این یکی از جذابترین مواردی بود که من در جریان تجربه The Quarry دیدم. اما چیزی که کمی توی ذوقم زد، QTEهای به شدت ساده بازی بودند. در واقع کل اکشنهای گیمپلی ژانر تعاملی، در همین QTEها خلاصه میشوند. اما برعکس اکثر بازیهای این ژانر، The Quarry به شما برای فشردن کلیدهای کنترلر، بیش از حد زمان میدهد.
از طرفی پیچیدگی خاصی هم در QTEهای بازی وجود ندارد و آنقدرها قرار نیست در این بخش به چالش کشیده شوید. به جز این مورد، تقریبا مشکل دیگری در جریان روایت و گیمپلیای که به شکل عجیبی به هم گره خوردهاند دیده نمیشود و به طور کلی میتوانید از تجربه The Quarry لذت ببرید. خصوصا اینکه سوپر مسیو گیمز قصه جذابی را برای بازی نوشته که میتوان بارها و بارها به تجربه آن نشست و خطوط داستانی مختلفش را دید .
نقاط قوت :
گروه بازیگران فوق العاده هستند و هر شخصیت را زنده می کنند
دیالوگ سریع و واقعا خنده دار است
در پس بسیاری از انتخابها و عواقبی که ممکن است در پی داشته باشد، احساس وزن قابل لمسی وجود دارد
نقاط ضعف :
از برخی مسائل مربوط به سرعت حرکت رنج می برد
اکتشاف به دلیل سرعت راه رفتن در یخبندان طولانی می شود
نمرات بازی :
Gamespot : 9
GamingTrend : 9.5
GameInformer : 8.5
IGN Spain : 8
VG247 : 8
PCGamer : 7
GamesRadar : 6
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.